نکاتی در مورد اکولوژی

در طبیعت هیچ چیزی جدا از بقیه کار نمی‌کنه. همه‌ چیز و همه‌ی موجودات زنده از موجودات تک سلولی گرفته تا ما انسان‌ها به نحوی با همدیگه در ارتباطیم. و براساس این تاثیرپذیری، تعادل در طبیعت برقرار می‌شه. به این واقعیت اکولوژی یا بوم شناسی می‌گیم.

ایجاد هر تغییری هر چند کوچک به مرور زمان، این ارتباط رو تغییر می‌ده. یعنی تفاوت شرایط محیطی بسته به قدرت اون، طی چند سال یا چند صدساله و یا میلیون‌ها سال، طبیعتی رو ایجاد می‌کنه که ممکنه صد در صد با طبیعت اولی متفاوت باشه!
در طی تغییر شرایط محیطی ممکنه یه گونه حذف و گونه‌ای دیگه جایگزین اون بشه و یا گونه قبلی باقی بمونه ولی یه ویژگی قبلی ضعیف این گونه به ویژگی اصلی ارتقا پیدا کنه.

از اونجا که گیاهان اساس زندگی همه‌ی موجودات زنده هستن، اگه گیاهان نباشن، حیوانات گیاه‌خوار و بدنبال اون گوشتخواران همه از بین می‌رن و چرخه‌ی حیات در هم شکسته می‌شه.

این مسئله اهمیت اکولوژی گیاهان و ضرورت محافظت از اون رو به وسیله‌ای انسان نشون می‌ده. و بی‌شک انسان به‌خصوص در سالیان اخیر نقش زیادی در تخریب بسیاری از اکوسیستم‌ها و ایجاد اکوسیستم‌های مصنوعی مضر داشته، خودآگاه و غافل از اینکه با این‌کار تیشه به ریشه‌ی خودش می‌زنه.

در هر نقطه‌ای از جهان، گونه‌های خاصی از گیاهان وجود دارن که تونستن در شرایط آب و هوایی و خاک اون منطقه زندگی کنن، ولی ما ممکنه در یه نگاه فقط اونایی رو ببینیم که در رقابت با همسایگان خودشون که نیازها یکسانی با هم داشتن، پیروز شدن.

بدنبال ایجاد جامعه‌ی گیاهی، جامعه‌ی جانوری نیز تحت تاثیر اون ایجاد می‌شه و این دو جامعه همراه با محیط فیزیکی(آب، هوا، خاک و...) یک اکوسیستم رو تشکل می‌دن. در یه اکوسیستم تمام عوامل و اجزای اون برهم تاثیر می‌ذارن و در نهایت حاصل اینه که ما می‌بینیم.

چقدر این شاخه از علم زیباست. یادمه وقتی که در زیست شناسی اول دبیرستان در مورد اکوسیستم و چرخه‌ی حیات می‌خوندم، طبق توصیه‌ی کتاب اکوسیستم کوچک باغچه‌ی خونه‌‌مون رو بررسی می‌کردم و خیلی برام جالب بود.