کردن پوسته ای است که حاوی آریل از گردن دختر است. پوسته شکست خورد و ص

کاخ مشغول شد شاهزاده اریک با دخترش که تازه ملاقات کرده است، ازدواج می کند. فقیر آریل شاهزاده اریک متعصب بوده است. اورسولا، که اکنون به عنوان یک دختر زیبایی ظاهر می شود، از صدای آریل استفاده کرده است که در پوسته نگه می دارد و در گردن او آویزان است. شاهزاده اریک فکر کرد دخترش او را نجات داد وقتی که کشتی او خراب شد. آریل دلهره آور بود.
دختر زیبا

مراسم عروسی در کشتی جدید شاهزاده اریک برگزار خواهد شد. اسکاتل اتفاق افتاده است در سراسر کشتی پرواز، همانطور که عروس عبور از آینه. تصویر منعکس شده در آینه سایه ی جادوگر دریایی است. اسکاتل آگاه است که شاهزاده اریک فریب خورده است. او به سرعت به آریل و دوستان دیگرش توضیح داد. سباستین به سرعت یک برنامه را طراحی کرد. تسبیح به آریل کمک می کند تا کشتی پرنس اریک. اسکاتل گله ای از گاو خود را تنظیم کرد تا ازدواج را تاخیر دهد. سباستین گفت: "من به تریتون در مورد این صحبت خواهم کرد.

ازدواج شاهزاده اریک و دختر تقریبا انجام شد، زمانی که یک گله از ماهیان دریایی، به رهبری Skatel، به سمت عروس شاهزاده خانم حمله کرد. دختر عروس فریاد زد: صدای بیرون آمد صدای دریای جادوگر بود. آریل بر روی عرشه صعود می کند همانطور که اسکاتل موفق به رها کردن پوسته ای است که حاوی آریل از گردن دختر است. پوسته شکست خورد و صدای آریل به او بازگشت.
آری، پرنس اریک، من عاشق تو هستم. پرینس اریک گفت: "ظاهرا تو هستی خورشید در افق غربی از بین می رود، همانطور که آنها بوسه می کنند. سه روز به آریل داده شده است خسته شده است. او دوباره به یک شاهزاده خانم پری دریایی تبدیل شد، در حالی که دختر نیز تبدیل به یک جادوگر دریایی. اورسولا آریل را میگیرد و به دریا میرود.