Kupi khop

in #steemit7 years ago

وقتی حمام را تمام کردم، فراموش کردم لباس خوابم را بیاورم
"آه ببخشید بسته فراموش کرده بود به آوردن لباس خواب دوباره teruz چگونه دونگ یا nih یا زمان لطفا همان nendo؟ prestige ah.But بله بله من از naked naked pajuke آه بله خیر.
"nendo ... nendo" من از داخل حمام فریاد زدم
"کنعاپی ها فریاد زدند؟" او پاسخ داد.
"ج ... من فراموش کرده ام لباس خواب من، لطفا لباس خواب من اینجا، pliss!" من التماس کرد.
"بله خب، صبر کن!"
Dor ... Dorrr (دست کشیدن در درب حمام)
"این لباس خواب است؟ درب را باز کن"
"آیا شما می گویید؟ درب را باز کنید، خوشحالم که آنجا هستم، خجالت می کشم، دوباره برهنه می شوم"
"nadya kok diem aja؟ باز، این لباس خواب". او فریاد زد دوباره.
"تارو در مقابل درب درازا! آن را بیرون آورده، دور از در وان حمام!"
"yaampun nadya، شرم واقعا آه شوهر من است در غیر اینصورت اگر من تارا لباس خواب nih در مقابل درب به سخت ngambilnya، و بعد حتی همه چیز لخت پلاستیکی" او خنده است.
"brazen nih cowo، اما وجود دارد benernya همچنین" من در قلب من فکر می کنم.
"ah ilah yaudah manaha اینجا piyamanya، چشم هایم ترمز در حال حاضر! بسته نیست طولانی!" من فریاد زد:
در نهایت nendo همچنین لباس های پشمی را به من با چشم بسته بسته، آیا چشم او benar2 بسته یا نه.
پس از خارج شدن از حمام با لباس خواب من دیدم که نشسته در اتاق نشسته در اتاق تماشای یک تلویزیون تنها با یک جفت شلوار، و بدون استفاده از پیراهن! Gosh بدن خود را واقعا cool و sispek اما همچنین eooooooh اگر diliat2.
"ehhh nendo، چرا شما لباس را نمی پوشید؟ سکس واقعا بدن تو را نشان می دهد!" من chirped.
"اوه اوه اوه خدای من خشمگین، udah cepet sonoh لباس."
"yeh bavel" من عجله داشتم لباس بپوشم و به حمام برگردم تا آن را در داخل بپوشم، چون کالو از آنجا خارج می شود.
"" من نودو من خواب آلود می خوام بخوابم "گفتم که در حالی که کمر رو به او قرار داده بود که نشسته بود dikasur.
"یودا اول به خواب اولی می اندیشید؟" او با چشمانی که هنوز روی تلویزیون تمرکز کرده بود پاسخ داد.
"ایه، منظورم اینه که من دیگه بخوابم
"خب، من هم در اتاق بخوابم!"
"چه چیزی دروغ می خوابید؟ همانند من؟" ناندو فقط سرش را تکان داد.
"idih رویای چیزی که من semalem هستم، بله لول .. در زیر آه زندگی می کنم نمی خواهم به خواب، ترس.
"الله؟ کان حقیقت Masaiya شوهر من؟ من اجازه به خواب در همان بستر آن بسته شده است، اگر شما می خواهید به خواب در تخت همین اگر خواب بیس بال سپاسگزار yaudah بر روی زمین یا در صورت لزوم خارج شد! درب سازگار کاملا باز" او گفت.
"بله، انتخاب چیز کمی خوب نیست به هر حال .. فقط تماشای آنچه شما انجام دهید، من -"
"چرا؟ اگر من می خواهم از انجام هر کاری در حقیقت چگونه؟ آیا می خواهید حقیقت apain،" او گفت، که در یک تشک مقصد Nendo نشسته بود ایستاده در حال حاضر چهره به چهره با چهره من با فاصله بسیار نزدیک است.
"من ... gueee ..." من واقعا عصبی هستم چون Nendo به چهره من نزدیک تر می شود.
"نودو، می خواهی انجام دهی، دور ماندن یا من بمان"
"من هستم؟"
"nen-" من فقط می خواستم فریاد بزنم، بوسیدن مستقیما نودو، نمی خورد لب هایم را بوسید، اما پیشانی من را بوسید.
image

Sort:  

Ready for experience in Brasil?

Coin Marketplace

STEEM 0.23
TRX 0.26
JST 0.040
BTC 97955.34
ETH 3472.91
USDT 1.00
SBD 3.29